متن کامل سخنرانی وزیر امور خارجه در همایش طلوع حقیقت

به گزارش نویدتهران،متن کامل سخنرانی وزیر امور خارجه در همایش طلوع حقیقت  منتشر می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

از مسئولین و برگزارکنندگان این همایش سپاسگزارم که این فرصت را به بنده دادند که در محضر شما بزرگواران کلماتی را در مورد اثر و مبنای نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی تقدیم حضور شما کنم . اجازه دهید برای اینکه بتوانم بهتر منظورم را بیان کنم مقدمه ای عرض کنم از تحولی که در حوزه قدرت و روابط جهانی ایجاد شده و شناخت دقیق و عمیقی که مقام معظم رهبری و قبل از ایشان امام راحل نسبت به این تحول داشتند و بر اساس آن عمل کردند . ما امروز زمانی را در روابط بین الملل می گذرانیم که شروع این زمان در واقع بعد از رحلت حضرت امام ( رضوان اله تعالی علیه ) بود ولی پیش بینی این زمان در همان زمان حیات حضرت امام ، اگر خاطرتان باشد نامه ای که امام به گرباچف نوشتند . پیش بینی این تحول که یک تحول مبنایی در روابط جهانی است توسط حضرت امام شکل گرفت و بعد ما دورانی را شاهد بودیم از ابتدای دهه 90 میلادی که مقام معظم رهبری به آن دوران “پیچ تاریخی ” گفتند و بسیاری از متفکرین و نویسندگان در حوزه روابط بین الملل به این دوران “دوران گذار ” می گویند . البته چند بار هم من متوجه شده ام که حضرت آقا از این دوران به دوران گذار نام برده اند . اخیرا غربی ها هم پذیرفته اند که این دوران گذار یک خاصیت ویژه هم دارد و آن این است که ما بسوی یک “جهان پساغربی “حرکت می کنیم . این به این معنا نیست که غرب اهمیت و موقعیتی در جهان ندارد ؛ بلکه به این معناست که برای اولین بار در تاریخ اخیر روابط بین الملل تحولات دوران سازی که در روابط بین الملل شکل می گیرد ، نه در غرب شکل می گیرد و نه توسط غرب ؛ و این یک اهمیت راهبردی در شناخت روابط بین الملل دارد . این واقعیت و درک این واقعیت که امروز همه چیز نه در غرب شکل می گیرد و نه توسط غرب شکل می گیرد یک ” فهم بسیار راهبردی و استراتژیکی” برای نگاه به آینده است . نکته ای که در این دوران گذار بسیار قابل تامل و توجه هست متکثر شدن منابع قدرت است . یعنی در این دوران گذار منابع قدرت از منابع قدرت مادی فراتر رفته و این به این معنا نیست که منابع قدرت مادی بی اهمیت شده نه کماکان منابع قدرت مادی بی اهمیت شده ، لازم است که داعش در میدان نبرد توسط مدافعین حرم و سرداران ما شکست داده شود . اما همزمان مهم است که ابعاد معنایی قدرت مورد توجه و ملاحظه قرار بگیرد ؛ یعنی فراموش نکنیم که تصویرسازی ، چهره سازی ، چهارچوب بندی دیدگاهها می تواند به همان اندازه تاثیر گذار باشد در شکل دادن به قدرت ، در تعیین مسیر تحولات بین المللی و در تعیین جایگاه یک کشور در مجموعه معادلات روابط بین المللی . به همین دلیل است که پیام سازی و چهره سازی از اسلام و جمهوری اسلامی به شکل اسلام هراسی ، ایران هراسی و شیعه هراسی پس از فروپاشی اتحاد شوروی بعنوان یک هدف واقعی و جدی توسط غربی ها دنبال شد . اگر خاطرتان باشد در همان ابتدای دهه 90 میلادی ( یعنی اواخر دهه 60 ما و اوایل دهه 70 ما ) میزان ادبیاتی که در غرب تولید شد در مورد اینکه دشمن غربی که به اصطلاح به آن “خطر قرمز” می گفتند با یک دشمن جدید که به آن “خطر سبز” می گفتند جایگزین می شود چرا که جهان غرب ( همانطور که حضرت آقا در دومین پیامشان به صراحت و با زیبایی مطرح کردند ) همواره نیازمند یک دیگری دشمن شناخته شده باشد یعنی جهان غرب همیشه این نیاز را داشته که یک دشمنی را بسازد و بر اساس آن سیاستهای غلط و خطاهای راهبردی خود راتوجیه کند . این دشمن برای 50 – 40 سال کمونیسم بود ( خطر قرمز ) از ابتدای دهه 90 تلاش کردند که این خطر قرمز را با خطر سبز جایگزین کنند . اسلام هراسی بسیار زودتر از داعش شروع شد . فراموش نکنید که داعش دلیل اسلام هراسی نیست ؛ حتی حمله صدام به عراق هم دلیل اسلام هراسی نیست ؛ حتی ظهور طالبان در افغانستان هم دلیل اسلام هراسی نیست . شما کتاب آقای هانتینگتن کتاب برخورد تمدنها را نگاه کنید ارتباطی به این تحولات ندارد این تفکر که ضروری است دشمن جدیدی جایگزین دشمن قبلی بشود ، بسیار قبل از این مظاهر ظاهری وحشی گری که به دروغ به نام اسلام برای دنیا مطرح کردند ، این تفکر قبل از آن شروع شد چرا که نیاز به یک دشمن جدید بود ، نیاز به ایجاد یک خطر جدید بود و این واقعیتی است که در یکی از مهمترین مراحل تاریخی ظهور و بروز این دشمن انگاری از اسلام که درواقع با تبلیغ در مورد پدیده واقعا شرم آور و قرون وسطایی داعش در جهان اسلام بود حضرت آقا این پیام را و این نامه ها را درست در همان زمان فرستادند . شما توجه کنید که یک گفتمانی که بسیار تلاش می شود که مطرح شود ” استفاده از عنوان اسلامی در کنار تروریسم” است . یکی از حرفهایی که رئیس جمهور جدید آمریکا مرتب تکرار می کند و در توئیت مبتذل اخیرش که حتی صدای مسئولین انگلیس را هم درآورد که در مورد انگلیس بکار برد عنوان تروریسم اسلامی است . چرا این عنوان را دوست دارند استفاده کنند ؟ برای همان قالب سازی که نیاز آن سیاست است و لذا در این زمان است که توجه به مبنای گفتمانی قدرت و اینکه قدرت علاوه بر پایه های نظامی ، پایه های اقتصادی ، پایه های علمی ، پایه گفتمانی هم دارد قدرت معنایی با ایجاد تصویر صحیح ، با ایجاد یک برداشت درست با شناخت همه مخاطبان شکل می گیرد و توجه به این واقعیت که در واقع ما در موضع دفاع نیستیم . آنهایی که این خطر را ایجاد کردند ، امروز در پشت پرده برساخته ای که ایجاد کردند پنهان شدند و یک تصویر نابسامان ایجاد می کنند . این سوال که مقام معظم رهبری در نامه شان مطرح کردند که چرا کسانی که در غرب بدنیا آمدند ، کسانی که در غرب تحصیل کرده اند ، کسانی که به گفته من زبان انگلیسی و فرانسه را با لهجه مادری صحبت می کنند ، چرا ما مشاهده می کنیم که همین افراد در سوریه و عراق گردن کودکان را می زنند ؟ چرا مشاهده می کنیم که همین افراد اینهمه سبعیت و بربریت از خود نشان می دهند ؟ غرب چه پاسخی برای این تولیدات دارد ؟ این سوال ، سوال اساسی است نه از موضع اتهام زنی به دیگران بلکه از موضع چاره جویی چرا که مقام معظم رهبری در نامه شان و خطاب به جوانان می فرمایند که من به شما خطاب می کنم چون شمائید که می توانید این مشکل را و این درد را چاره کنید . بعنوان یک “مصلح” بعنوان کسی که به آینده جامعه جهانی ، بعنوان یک مجموعه به هم پیوسته در این دوران گذار ( و عنوانی هم که دوستان ما به نامه مقام معظم رهبری دادند در واقع درد مشترک یا Common Worry است ) یعنی ما همه در این کشتی همسفریم . همه جهان در این حرکت و در این نگرانی مشترکند و اگر ما نتوانیم با یک نگرش جدید که جوانها می توانند حاملین این نگرش جدید در جهان ما و در جهان غرب باشند حرکتی به سوی یک آینده متفاوت داشته باشیم ، اگر این امکان را رهبران فراهم نکنند و جوانان پیشگام نشوند آنوقت با یک دنیای متفاوتی که برای همه خطرآفرین خواهد بود مواجه خواهیم شد و اینجاست که توجه مقام معظم رهبری به این بعد مهم قدرت که قدرت گفتمانی است ، قدرت تصویر سازی است ، تاثیر تصویر بر قدرت و بر آینده روابط بین الملل هست بسیار مشخص می شود و نیاز است که ما هم بعنوان کسانی که در پیروی از راهنمائیها و هدایتها و رهبری ایشان این مسئولیت را بعهده داریم ، این نگرش ایشان ، آینده نگری و توجه ایشان به اهمیت گفتمان و به اهمیت پرسشگری به ویژه در جوانان را با دیده احترام و راهبردی نگاه کنیم وانشاالله بتوانیم در این مسیر توفیق داشته باشیم . از توجه شما بسیار سپاسگزارم . والسلام علیکم و رحمه الله .