یادداشتی از بهرام قاسمی؛

پیروزی ماکرون، شکست پوپولیسم

به گزارش نویدتهران،یادداشتی از بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه با موضوع پیروزی ماکرون، شکست پوپولیسم منتشر می شود.

با شکست احزاب راست و چپ افراطی در اتریش، ایتالیا و هلند، رهبران اروپایی طرفدار حفظ و تعمیق همگرایی اروپا، تمام توجه خود را معطوف انتخابات ریاست جمهوری ٢٠١٧ فرانسه کردند. رهبران اروپایی بالاخص آلمان بخوبی به این مسأله واقف بودند که پیروزی راست افراطی مخالف اتحادیه اروپا در انتخابات فرانسه، به معنی از دست رفتن یکی از دو ستون استوار و اصلی اتحادیه اروپا و در نهایت، فروپاشی این نهاد ٦٠ ساله خواهد بود. اتحادیه اروپا سرانجام ٧ مه‌٢٠١٧ بعد از یک دوره تهدید گفتمان راست افراطی و پیوند آن با آن سوی آتلانتیک، با پیروزی امانوئل ماکرون، نامزد مستقل و میانه‌رو انتخابات فرانسه نفس راحتی کشید.
اکنون سران نهادها و کشورهای اتحادیه اروپا این پیروزی را شکست شک‌گرایی به توانایی اتحادیه‌اروپا می‌دانند که بیش از یک دهه تقریباً از زمان بحران اقتصادی و بدهی‌ها شروع شده و به برگزیت و تجدید گفتمان راست افراطی ختم شده بود. در چنین دوران متلاطمی که سرعت تحولات جهانی بی‌سابقه بوده و متعاقب آن اصل غافلگیری دولت‌ها و نهادها را در واکنش به این تحولات تحت‌الشعاع قرار داده است، بی‌شک این پیروزی پنج پیامد مثبت بر تثبیت موقعیت در حال تضعیف اتحادیه اروپا بعد از یک سلسله تحولات شوک‌آور خواهد داشت:
1- تضعیف روند شک‌گرایی اروپایی و دوران جدیدی از اتحادیه با رویکردهای جدید (اروپاگرایی همراه با اصلاحات نهادی)
هر چند شک‌گرایی اروپایی از ابتدای تأسیس اتحادیه اروپا مطرح بود، ولی این مسأله با مثلث بحران‌های اقتصادی و مالی، بحران مهاجران و تجدید و تقویت گفتمان راست افراطی و مهم‌تر از همه برگزیت به اوج خود رسیده بود، به نحوی که بعد از همه پرسی ٢٣ ژوئن ٢٠١٦ و رأی به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، احزاب راست و چپ افراطی در فرانسه سخن از فرگزیت (خروج فرانسه از اتحادیه اروپا)، نگزیت (خروج هلند از اتحادیه اروپا) و برگزیت (خروج یونان از اتحادیه اروپا) مطرح می‌کردند. با این حال با پیروزی ماکرون از طرفداران اصلی با رویکردهای جدید تقویت و ادغام بیشتر اتحادیه اروپا، این شک‌گرایی تضعیف شده و رویکردهای جدیدی برای ادامه و تقویت اتحادیه اروپایی از طرف فرانسه و آلمان ارائه و عملیاتی خواهد شد. این رویکردها ضمن توجه به تقویت همگرایی، اصلاحات نهادی را نیز در دستور کار قرار خواهد داد. آقای ماکرون در مناظرات دور دوم تصریح کرده بود که اتحادیه اروپا یا باید اصلاح شود یا اینکه گزینه خروج یکی از راهکارها خواهد بود. البته مطرح شدن گزینه خروج از طرف ماکرون بیشتر در راستای جذب آرای ناراضیان جبهه ملی صورت گرفته بود. لذا آقای ماکرون با توجه به سابقه درخشان اداری و مالی خود بحث اصلاحات نهادی و ساختاری اتحادیه اروپا را پیش خواهد کشید.
٢- تقویت روابط آلمان و فرانسه
مازاد تجاری اتحادیه اروپا در سال گذشته میلادی، ٢٩٦ میلیارد دلار بوده است. از این میزان ٢٨٠ میلیارد دلار آن فقط مربوط به مازاد تجاری آلمان است. لذا طبیعی است این کشور از وجود اتحادیه اروپا و نامزدهای طرفدار آن به هر نحو ممکن دفاع کند. بعد از مطرح شدن اسم دو نامزد مطرح در نظرسنجی‌ها در دو ماه باقی مانده به انتخابات فرانسه، مرکل از نامزد مستقل میانه‌رو (ماکرون) حمایت کرد و بخشی از هزینه‌های انتخاباتی وی را نیز متقبل شد. منافع اقتصادی اتحادیه اروپا برای آلمان به‌عنوان بزرگترین اقتصاد اتحادیه، یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین محرکه‌های آلمان برای نگهداری و تقویت این اتحادیه است که این امر بدون نگه داشتن فرانسه در داخل این اتحادیه ممکن نیست، اما جدای از مؤلفه‌های اقتصادی اتحادیه اروپا که برای آلمان حیاتی است، آلمان بدون همراهی فرانسه (به‌عنوان قدرتمندترین نیروی نظامی در داخل اتحادیه) نمی‌تواند برنامه‌های ارتش مستقل اروپایی را پیگیری کند که اکنون بعد از روی کار آمدن ترامپ و برگزیت به مهم‌ترین بحث امنیتی این نهاد و دولت‌های عضو آن تبدیل شده است. همچنین پیگیری سایر سیاست‌های مشترک اتحادیه اروپا (همچون سیاست تجاری مشترک، سیاست پولی و مالی مشترک (یورو)، سیاست‌های مشترک کشاورزی، پناهندگی و…) بدون همراهی فرانسه میسر نمی‌شد اما اکنون با روی کار آمدن ماکرون و رویکردهای مثبت و اصلاحی وی به اتحادیه اروپا ادامه این همگرایی و بهره‌مند شدن هر چه بیشتر از نعمات آن میسر شده است.

٣- افول ناسیونالیسم افراطی اروپا
شکست حزب راست افراطی جبهه ملی فرانسه مهم‌ترین پیروزی اتحادیه اروپا برای ادامه حیات این نهاد ٦٠ ساله بود. همزمان می‌توان گفت که بزرگترین شکست این احزاب نیز محسوب می‌شود که برای مدتی آنها را در سایه قرار خواهد داد. البته باید گفت میزان موفقیت‌های دولت‌های روی کار آمده طرفدار اتحادیه اروپا، آینده احزاب راست افراطی را رقم خواهد زد. با این حال خطر راست افراطی از ساختار سیاسی فرانسه رخت برنخواهد بست بلکه ضمن حفظ جایگاه اپوزیسیون، نبرد در سایر انتخابات کلیدی و مهم پیش‌روی این کشور همچون انتخابات مجلس (١١ و ١٨ ژوئن)، ناحیه‌ها و شهرداری‌ها را در دستور کار قرار خواهد داد که در ساختار نیمه متمرکز فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار هستند. ضمن اینکه پیش‌بینی می‌شود همراه با سایر احزاب همفکر خود در اروپا، برنامه‌های گسترده‌ای را برای افزایش کرسی‌های خود در پارلمان اروپا خواهند داشت. به طور کلی می‌توان گفت که پیروزی ماکرون با آرای ٦٥ درصدی نشان از ترس افکار عمومی فرانسه از احزاب افراطی و نه گفتن به این رویکرد است. شاید بتوان گفت پیروزی ماکرون، فرار اتحادیه اروپا از سقوط و فروپاشی بود. با این حال این مدیریت ٥ ساله ماکرون آینده احزاب افراطی را مشخص خواهد کرد.
۴- تقویت مکانیسم‌های دفاعی اتحادیه اروپا(طرح ارتش مستقل اروپا)
هر چند برنامه ارتش مستقل اروپایی پیشینه‌‌‌ای به قدمت خود اتحادیه اروپا دارد، با این حال تحولات غیرمنتظره و توأم با شوک برای اروپا همچون برگزیت و روی کار آمدن ترامپ در امریکا، اتحادیه اروپا را مصمم‌تر از همیشه برای پیگیری این برنامه قرار داد. این برنامه که با رهبری مستقیم دو کشور آلمان و فرانسه انجام می‌شود با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا که از مخالفان این طرح به شمار می‌رود، با شدت بیشتری توسط فرانسه و آلمان پیگیری می‌شود. در این راستا این مسأله هم در«سند راهبرد جهانی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امنیتی مشترک ٢٠١٦» و هم در اجلاس سران در براتیسلاوا و اجلاس وزیران دفاع در سپتامبر ٢٠١٦ نیز مورد تأکید قرار گرفت و تصمیماتی از جمله ایجاد یک مقر اتحادیه اروپا برای عملیات‌ خارجی و ایجاد یک فرماندهی پزشکی مشترک و همکاری تسلیحاتی قدرتمندانه‌تر گرفته شد. لذا هر چند ماکرون طبق برنامه ناتو قول افزایش بودجه دفاعی فرانسه را از ١.٨ درصد تولید ناخالص ملی به 2 درصد طی دو سال داده است، ولی به نظر می‌رسد که یکی از پیامدهای روی کار آمدن وی، همکاری‌های نزدیک‌تر با آلمان در جهت سامان دادن به برنامه ارتش اروپایی خواهد بود.
۵- قاطعیت برخورد رهبران اروپا در موضوع برگزیت
سران اروپا که قبلاً به دلایل مختلفی (همچون برگزیت، تهدید احزاب راست افراطی همسو با برگزیت و همچنین روی کارآمدن ترامپ) در مذاکرات برگزیت در موضع ضعف قرار داشتند، اکنون با پشت سر گذاشتن تهدید این احزاب حداقل برای یک دوره، بنا دارند در مذاکرات برگزیت با قاطعیت برخورد کنند. سران اتحادیه اروپا هفته گذشته راهنمای نمایندگان اتحادیه اروپا در مذاکرات برگزیت را تصویب کردند. این طرح نحوه مذاکرات، اولویت‌ها و راهبردهای یکپارچه نمایندگان اتحادیه اروپا در مذاکرات برگزیت تا سال ۲۰۱۹ را طراحی کرده است. قبل از آن هم مرکل در سخنانی در بوندستاگ (پارلمان آلمان) استفاده از نعمات اتحادیه اروپا بدون دادن تعهدات مالی و هزینه‌های آن را از «توهمات انگلیسی‌ها» دانسته بود و سه هدف عمده را برای مذاکرات بیان کرده بود: تأمین منافع اتحادیه اروپا و شهروندان آن، اتحادیه اروپا نباید در این مذاکرات ضرر کند و همزمانی مذاکرات و تعهدات مالی بریتانیا با مذاکرات خروج.
لذا فرانسه بعد از انتخابات در کنار آلمان سعی خواهد کرد هزینه‌های دور ماندن از اتحادیه اروپا را برای بریتانیا نشان دهد. این مسأله از چند نظر برای دو رهبر مهم اتحادیه اروپا اهمیت دارد. اول اینکه به بریتانیا که از ابتدای ورود به این نهاد همیشه با سیاست‌های مشترک این اتحادیه (همچون یورو، شنگن، سیاست‌های پناهندگی و سیاست خارجی و دفاعی و ارتش مستقل) مخالفت کرده و به آن نپیوسته، نشان دهند که دور ماندن از این نهاد، نه تنها سودمند نخواهد بود که هزینه‌های زیادی را نیز بر دوش آنان خواهد گذاشت. از طرف دیگر با نشان دادن هزینه‌های دورماندن بریتانیا و جنبه‌های منفی آن در حوزه‌های مختلف، تفکر الگوی دومینویی خروج بریتانیا را از سایر کشورهای این اتحادیه دور سازند. ضمن اینکه حمایت‌های خود از جدایی اسکاتلند از بریتانیا، الحاق ایرلند شمالی به ایرلند و درخواست عضویت آنها در اتحادیه اروپا را ادامه خواهند داد که می‌تواند فشار و هزینه‌های مضاعفی را در فرآیند مذاکرات به بریتانیا وارد سازد.
به طور کلی می‌توان گفت پیروزی طرفدار اتحادیه اروپا در فرانسه، ضروری‌ترین اقدام برای جلوگیری از فروپاشی اتحادیه اروپا بود. رویکرد اصلاحی ماکرون به اتحادیه اروپا در کنار حمایت‌های بی‌وقفه آلمان می‌تواند به بن‌بست ساختاری به وجود آمده در این اتحادیه پایان دهد. در این راستا تجربه خروج بریتانیا از این اتحادیه راهنمای خوبی برای اصلاحات ساختاری اتحادیه اروپا برای آلمان و فرانسه خواهد بود. رفتن به سمت اروپایی با سرعت‌های متفاوت، ورود به موضوعات ادغام و کاهش ورود به حوزه‌های حاکمیتی کشورها از طرف نهادهای این اتحادیه مهم‌ترین اصلاحات ساختاری خواهد بود که فرانسه و آلمان در جهت ادامه حیات اتحادیه اروپا به سمت آن خواهند رفت.